تاثیر جنگ اوکراین و روسیه بر برنامه کربن صفر
۲۸ آذر ۱۴۰۱
جنگ در اوکراین اهداف اعلام شده جهان در خصوص کربن خالص صفر را تهدید می کند. برخی از بزرگترین اقتصادهای جهان، به ویژه در اروپا، در تلاش هستند تا وابستگی خود به انرژی روسیه را کاهش دهند، که به طور بالقوه منجر به انتشار گازهای گلخانهای بیشتر در سالهای آینده میشود، زیرا آن ها به عنوان جایگزینی به منابع گازهای گلخانهای بیشتر روی میآورند(به ویژه تغییر از گاز به زغال سنگ). در بدترین حالت، اگر اروپا تمام واردات گاز روسیه را با زغالسنگ جایگزین کند، انتشار گازهای گلخانهای ممکن است تا 0/8 گیگاتن دی اکسید کربن در سال اول افزایش یابد. اثرات این جنگ در مکانهایی مانند هند نیز دیده شده است، جایی که قیمتهای بالاتر انرژی و عدم قطعیت زنجیره تامین منجر به افزایش استفاده از زغال سنگ در آن کشور شده است.
تحقیقات نشان داده است که برای محدود کردن گرمایش جهانی به زیر 2 درجه سانتی گراد، باید انتشار تجمعی آینده را به بودجه محدودی برای انتشار باقیمانده محدود کرد. حتی قبل از جنگ، ماندن در بودجه بسیار چالش برانگیز بود. در مواجهه با یک ضربه کوتاه مدت در انتشار، اساسا دو مسیر وجود دارد. در مرحله اول، می توان از بودجه انتشار بیش از حد فراتر رفت و به ضربه کوتاه مدت اجازه دهیم تا راه را از مسیر کربن زدایی خالص صفر خارج کند. نتیجه دماهای بالاتر و خطرات فیزیکی شدیدتر برای نسل های آینده خواهد بود (خط آبی تیره در شکل زیر). مسیر دوم شامل جبران افزایش کوتاه مدت در انتشار گازهای گلخانه ای با سرعت بخشیدن به کربن زدایی در آینده برای ماندن در بودجه است. این احتمالاً مستلزم استقرار تهاجمیتر زیرساختهای انرژی پاک، در کنار سایر اقدامات است. نتیجه افزایش هزینه های انتقال برای نسل فعلی خواهد بود (خط آبی روشن در شکل زیر).
سنجیدن هزینه های مالی و اجتماعی این دو گزینه دست کم چالش برانگیز است. برای شروع به درک مبادلات، می توان از سناریوهای آب و هوایی تعریف شده توسط شبکه بانک های مرکزی و ناظران برای سبز کردن سیستم مالی به عنوان یک پروکسی استفاده کرد. اگرچه این سناریوها برای تجزیه و تحلیل بحرانی مانند جنگ در اوکراین طراحی نشده اند، اما آن ها می توانند کمک کنند که چگونه انتقال به کربن خالص صفر و خطر فیزیکی ناشی از آن ممکن است تغییر کند و یک ارزیابی کیفی از مبادلات ارائه دهند.
شکل زیر مبادله بین نسلی بین هزینههای ریسک انتقال کوتاهمدت که عمدتاً توسط نسل فعلی متحمل میشود و هزینههای ریسک فیزیکی طولانیمدت که عمدتاً توسط نسل های آینده متحمل میشود را نشان میدهد، که به عنوان تأثیر سرمایهگذاری تخمینی بر شرکتهای فهرستشده در جهان بیان میشود (به نمایندگی از شاخص بازار سرمایه گذاری MSCI ACWI). تصور آینده آب و هوایی مختلف، با هزینه کمتر برای نسل فعلی در درجات مختلف و هزینه بالاتر برای نسل های آینده و بالعکس، مطابقت دارد.
در عمل، طیفی از سناریوهای میانی امکان پذیر است که در آن انتشار گازهای گلخانه ای بیشتر به دلیل جنگ اوکراین تا حدی جبران شود، همانطور که با ناحیه سایه دار بین دو فلش در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل بالا همچنین روش سنتی را که اقتصاددانان مبادلات بین دو متغیر اقتصادی را ارزیابی کرده اند نشان می دهد. آنها میسنجند که هر متغیر در کجا قرار میگیرد که از آن به عنوان منحنی کارآمد پارتو یاد میشود. وقتی سناریویی روی منحنی قرار میگیرد، از نظر اقتصادی کارآمدتر در نظر گرفته میشود. این بدان معنی است که یک متغیر اقتصادی در مبادله دیگر نمی تواند بدون بدتر شدن دیگری بهبود یابد. در مقابل، در یک سناریوی “خارج از منحنی” امکان بهبود هر دو متغیر به طور همزمان وجود دارد.
افزایش انتشار گازهای گلخانهای در کوتاهمدت برای جایگزینی انرژی روسیه، و سپس تلاش برای جبران فوری این گازهای گلخانهای اضافی بعداً، جریمهای با هزینه بالا را به همراه دارد، همانطور که سناریوی “تأخیر در انتقال” در شکل بالا نشان داده شده است. هزینه های انتقالی که نسل فعلی متحمل خواهد شد، در مقابل سناریویی بدون افزایش آلاینده ها، به شدت افزایش می یابد.
از طرف دیگر، هزینه های مالی اضافی حرکت به سمت بودجه انتشار بالاتر و دمای طولانی مدت بالاتر، کمتر به نظر می رسد، اما این نتیجه به دو دلیل باید با احتیاط تفسیر شود. اولاً، بسیاری از این هزینههای آتی بهجای شرایط مالی به شرایط انسانی متحمل خواهند شد و تخمین آنها را به دلار و سنت دشوار میسازد. و ثانیاً، حتی در جایی که بتوان آن ها را از نظر مالی تخمین زد، انتظار میرود که چنان در آینده دور رخ دهند که اعتبار محاسبات جاری به شدت تنزیل شوند.
از این نظر، این محاسبه غیرعادی نیست. همانطور که هر کسب و کاری پرداخت امروز را به ارزش کامل خود ارزیابی اما تخفیفی را به همان مبلغی که در سه یا پنج سال وعده داده شده اعمال می کند. به عنوان مثال، هزینه های تخفیفی که زودتر برای اجرای انتقال انرژی متحمل شده اند، احتمالاً بر هزینه های تنزیل شده دارایی ها بیشتر است که چندین دهه در آینده به دلیل تأثیرات آب و هوای فیزیکی آسیب خواهد دید.
سه گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی (IEA) که به طور مشترک با کمیسیون اروپا منتشر شد، بر آنچه اروپا و سایر اقتصادهای پیشرفته میتوانند برای کاهش اتکا به گاز و سوختهای فسیلی روسیه به طور کلی انجام دهند، متمرکز شده است. در کوتاهمدت، برای به حداقل رساندن افزایش انتشار گازهای گلخانهای، آژانس بینالمللی انرژی و کمیسیون اروپا خاطرنشان میکنند که اهرمهای سمت عرضه در اختیار اروپا هستند، مانند افزایش تولید انرژی تجدیدپذیر و افزایش انرژی هستهای یا زیست انرژی. و همچنین اهرمهای سمت تقاضا نیز وجود دارد، مانند افزایش پذیرش خودروهای الکتریکی، کم کردن ترموستاتها برای گرمایش و تعویض پمپهای حرارتی به جای کورههای گازسوز.
متأسفانه، طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی، حتی اگر هر شهروند اتحادیه اروپا این اقدامات را اتخاذ کند، تنها حدود 220 میلیون بشکه نفت و 17 میلیارد متر مکعب گاز در سال صرفه جویی می کند که تقریباً معادل اجتناب از انتشار 0/13 گیگا تن گازهای گلخان های در سال است. این میزان افزایش انتشار در بدترین حالت را کمتر از یک پنجم کاهش میدهد.
در بلندمدت، برای جبران این اتفاق، اهرم های اولیه همگی در سمت عرضه قرار دارند و چیزی کمتر از ترسیم مجدد سیستم انرژی را تشکیل نمی دهند. اما باید در نظر داشت هرگز زمان ارزانتری برای کربنزدایی وجود نداشته است. همانطور که گزارش اخیر هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی تاکید کرد، هزینه های باد، خورشید و باتری، که عناصر اصلی کاهش انتشار گازهای گلخانه ای از برق می باشند، به ترتیب 85، 55 و 85 درصد در 10 سال گذشته کاهش یافته است.
در حالی که الکتریسیته پاک می تواند بر کربنزدایی اکثر صنایع تاثیر بگذارد، نمیتواند همه صنایع را کربنزدایی کند. سرمایهگذاری بیشتری در هیدروژن سبز، گاز طبیعی تجدیدپذیر (بیومتان) و سایر فنآوریها و سوختها برای کربن زدایی مشاغل به اصطلاح سختگیر مانند سیمان و فولاد مورد نیاز است. این فناوریها گرانتر هستند و ممکن است ریسک بیشتری داشته باشند، با توجه به اینکه بازارها بالغ نیستند، اما ممکن است از نظر کاهش انتشار گازهای گلخانهای، پاداش بیشتری نیز داشته باشند. در برخی موارد، سرمایهگذاران ممکن است از دولتها حمایت کنند، که بسیاری از آن ها برای حمایت از شکلگیری بازار و کمک به کاهش ریسک سرمایهگذاریها از طریق اعتبارات مالیاتی یا سایر مکانیسمهای تامین مالی وارد عمل شدهاند.
بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی، متوسط سرمایه گذاری سالانه جهان در انرژی های تجدیدپذیر از سال 2019 تا 2021 حدود 354 میلیارد دلار بوده است. این تنها اندکی بیشتر از هزینه های نفت و گاز بالادستی است (338 میلیارد دلار). با این حال، افزودن سودهای بادآورده به سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر می تواند تعادل را به طور قابل توجهی به نفع انرژی های تجدیدپذیر کاهش دهد.
بر این اساس، سرمایهگذاری مجدد در انرژی پاک و بهرهوری انرژی، چه با سود بادآورده سرمایهگذاران یا مستقیماً توسط شرکتهای انرژی، به دو دلیل مالی منطقی است. اولاً، قیمتهای بالاتر انرژی برای سوختهای فسیلی، مورد سرمایهگذاری برای انرژیهای تجدیدپذیر را منطقی تر میکند، مشروط بر اینکه افق سرمایهگذاری سهامداران بیشتر از دوره بازگشت سرمایهگذاری تجدیدپذیر باشد. دوم، اگر قرار بود سودهای بادآورده به سمت منافع خصوصی سرازیر شود، فشار سیاسی میتواند باعث شود دولتها صرفاً از این سودها مالیات بگیرند تا یارانههای تامین انرژی تجدیدپذیر را افزایش دهند یا فشار مالی فوری بر خانوارهایی که با قیمتهای بالاتر انرژی کنار میآیند را کاهش دهند.
منبع: ترجمه و تحلیل از وبسایت www.msci.com توسط امید سید مهدی کنی